آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

منو تنها نذار......

حقیقت دارد ... من می توانم با شعر ها یی که به یاد تو و برای تو می خوانم، با باران مشاعره کنم و بند نیایم...باید  بسیار گریسته  باشم که این همه در واژه های تو غوطه‌ورم‌...تو ازسخاوت آسمان و صداقت دریا، آکنده‌ای... مرا به مهمانی نگاه زلال و کلامت دعوت کن... چرا که ؛ در حضور تو بودن، خاطره انگیزترین لحظات زندگی من است...

 

آشنایی...

کنار آشنایی تو، آشیانه می کنم 

فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم
کسی
سؤال می کند به خاطر چه زنده ای؟

 و من  برای زندگی تو را بهانه می کنم ...

نظرات 5 + ارسال نظر
شراره پنج‌شنبه 12 آبان 1384 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلام خیلی قشنگ نوشتید آقا احسان ...........موفق باشید....یا حق

من پنج‌شنبه 12 آبان 1384 ساعت 10:11 ق.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

عنوان وبلاگت بیشتر جذبم کرد تا خود نوشته ت!

sogol پنج‌شنبه 12 آبان 1384 ساعت 10:32 ب.ظ http://guilty.blogsky.com

ey val bahal bood khosham oomad be manam sar bezan bye

سفرکرده یکشنبه 15 آبان 1384 ساعت 06:30 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

شاید تنها بهانه برای ماندن همین باشد که به خاطر دیگری با نفس همراه باشی !
شاید زندگی چیزی فرا تر از یک احساس باشد !
نمیدانم ....
سلام احسان جان
خوبی ؟
لینکت رو گذاشتم نگی سفرکرده بده !
تو هم که مثل خودم تنهایی که ....
دمت گرم و دلت دریا

سفرکرده سه‌شنبه 17 آبان 1384 ساعت 02:24 ق.ظ http://safarkarde.blogsky.com

عجیب .... عحیب ..... عجیب
عجیب زیستن سخت است !
در کنار آدم ها گاهی زندگی را هم فراموش میکنی !
دوری بهتر است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد