آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

هرگز

هرگز نخواستم که تو رو با کسی قسمت بکنم

 یا از تو حتی با خودم یه لحظه صحبت بکنم

 هر گز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم

 بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم

 اونقدر ظریفی که با یک نگاه هرزه می شکنی

اما تو خلوت خودم تنها فقط مال منی

هر گز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم

بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم

 ترسم اینه که روی تنت جای نگاهم بمونه

 یا توی ریشه چشات غبار اهم بمونه

 تو پاک وساده مثل خواب حتی با بوسه می شکنی

 شکل همه آرزوهام تجسم خواب منی

 

نظرات 4 + ارسال نظر
یاس دوشنبه 10 بهمن 1384 ساعت 11:35 ق.ظ http://lovelyrose.blogsky.com/

نوشته هات خیلی زیبا بود ...
مواظب قلب پاکت باش ....
موفق باشی

نوپا دوشنبه 10 بهمن 1384 ساعت 12:21 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

باسلام خدمت شما
زیبا بود موفق باشی و پیروز
نوپا را با شعر هایش تنها نگذار

نگار دوشنبه 10 بهمن 1384 ساعت 07:50 ب.ظ http://www.applepie.blogsky.com

سلام احسان جون.مطالب خیلی خوبی همیشه داری.این شعرو قمیشی هم خونده.به من هم سر بزن.

نگار یکشنبه 16 بهمن 1384 ساعت 10:57 ق.ظ

من از این شعر خاطره دارم روز آخری که درسم تموم شد از همدان داشتم میومدم یه نفر این شعرو پای تلفن برام گذاشت منم کلی گریه کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد