هرگز نخواستم که تو رو با کسی قسمت بکنم
یا از تو حتی با خودم یه لحظه صحبت بکنم
هر گز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم
بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم
اونقدر ظریفی که با یک نگاه هرزه می شکنی
اما تو خلوت خودم تنها فقط مال منی
هر گز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم
بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم
ترسم اینه که روی تنت جای نگاهم بمونه
یا توی ریشه چشات غبار اهم بمونه
تو پاک وساده مثل خواب حتی با بوسه می شکنی
شکل همه آرزوهام تجسم خواب منی
نوشته هات خیلی زیبا بود ...
مواظب قلب پاکت باش ....
موفق باشی
باسلام خدمت شما
زیبا بود موفق باشی و پیروز
نوپا را با شعر هایش تنها نگذار
سلام احسان جون.مطالب خیلی خوبی همیشه داری.این شعرو قمیشی هم خونده.به من هم سر بزن.
من از این شعر خاطره دارم روز آخری که درسم تموم شد از همدان داشتم میومدم یه نفر این شعرو پای تلفن برام گذاشت منم کلی گریه کردم