آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

دوستش دارم اما....

سالها بود که در تاریکی به دنبال نور می گشتم غافل از اینکه چشمانم بسته است

 خندید و گفت : دوستیم ؟

 گفتم : تا کی ؟

 گفت : دوستی تا ندارد . تا پیری . تا مرگ . تا قیامت . تا بعد از ملاقات با خدا . تا بهشت یا جهنم تا همیشه .....

 گفتم : باشه دوستیم اما بیا نشونه ای برایش بزاریم .

گفت : هر طور دلت بخواد . گفتم : هر بار همدیگه رو دیدیم بخندیم و پلکهامون رو دوبار محکم به هم بزنیم . خندید و پلکهاش رو محکم دو بار به هم زد...

نظرات 1 + ارسال نظر
نسیم دوشنبه 23 بهمن 1385 ساعت 11:38 ب.ظ

خوب همانند آب است.
بدون تلاش همه چیز را سیراب می کند
و جمع شدن در پستی را هرگز حقارت نمی شمارد.
بنابراین همانند تائو است.
نزدیک به زمین زندگی کنید.
همیشه ساده بیاندیشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد