باد و باران

خشونت بر علیه زنان

باد و باران

خشونت بر علیه زنان

وایییییییییییی

خشونت در خانواده و قربانیان آن
 
خشونت
در جنگ و صلح، زنان اولین قربانیان خشونت
خشونت خانوادگی به عنوان سوء رفتار عمدی برای کنترل و سلطه جویی بواسطه ضرب و شتم، ارعاب، تـحقیر، برانگیختن احـساس گناهکاری و تحمیل و اجبار تعریف شده است.

خشونت خانوادگی در اکثر کشورهای جهان جرم محسوب می شود، با این وجود، این معضل در تمامی کشورها، نژادها، سطوح مختلف در آمد و تحصیلات وجود دارد. خشونت معمولاً متوجه زنان می شود، ولی سالمندان، کودکان و مردان نیز می توانند مورد خشونت قرار گیرند.

خشونت علیه زنان

سازمان ملل متحد روز بیست و پنجم نوامبر را به عنوان روز بین المللی ریشه کنی خشونت علیه زنان نام گذاری کرده است.

"با نگرانی از این که خشونت علیه زنان مانعی در راه دستیابی به برابری، پیشرفت و صلح است و با تاکید بر این که خشونت علیه زنان دال بر نقض حقوق بشر و آزادی های اساسی زنان است و برخورداری زنان را از این حقوق و آزادی ها به طور ناقص یا کامل نفی می کند؛ با آگاهی بر این که خشونت علیه زنان نمایشی از نابرابری تاریخی روابط قدرت میان زنان و مردان است، که تحت سلطه کشیدن و تبعیض علیه زنان توسط مردان و پیشگیری از پیشرفت کامل زنان انجامیده، و این که خشونت علیه زنان یکی از مکانیزم های مهم اجتماعی است که زنان را به موقعیت های فرودست در مقایسه با مردان مجبور می کند، ضرورت جلوگیری از خشونت علیه زنان اعلام می گردد."

این بخشی بود از اعلامیه جهانی منع خشونت علیه زنان، که در فوریه ۱۹۹۴ توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است. این اعلامیه به چند اصل از جمله نیاز برای تعریف جامع و روشن خشونت علیه زنان و تعهد دولت ها و جامعه بین المللی به حذف خشونت علیه زنان تاکید دارد.

در این اعلامیه خشونت علیه زنان چنین تعریف شده است: "خشونت علیه زنان هر عمل خشونت آمیز بر اساس جنس است که به آزار رساندن یا رنجاندن جسمی، جنسی یا روانی زنان منجر بشود، یا بتواند منجر شود، از جمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود."

هنوز خشونت علیه زنان با اشکال مختلف در همه جای دنیا شانس داشتن زندگی سالم و راحت را از ایشان گرفته است.

خشونت در خانه
 محدود به جوامع در حال توسعه یا مسلمان نیست. خانواده که عموما ً به عنوان پناهگاه و مأمن انسان شناخته می شود، در آمار بین المللی بزرگترین کانون خشونت علیه زنان و کودکان به حساب می آید.
 

خشونت علیه زنان مرز نمی شناسد. محدود به جوامع در حال توسعه یا مسلمان نیست. خانواده که عموما ً به عنوان پناهگاه و مأمن انسان شناخته می شود، در آمار بین المللی بزرگترین کانون خشونت علیه زنان و کودکان به حساب می آید. ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان امریکایی مورد آزار جسمی شوهرانشان قرار می گیرند و ۱۵ تا ۲۵ درصد انها به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. همچنین از هر ۱۰ قربانی زن سه نفر توسط شوهر یا دوست پسر خود کشته شده است. در شیلی ۶۳ درصد زنان مورد آزار جسمی قرار می گیرند. ۴۱ درصد زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی می زنند. در بنگلادش بیش از ۵۰ درصد قتل ها ناشی از خشونت مردان است.

ریشه های ستبر مردسالاری در ایران

متاسفانه در مورد ایران هرگز آمار درست و مشخصی در مورد خشونتی که در خانه بر زنان می رود منتشر نشده است. در فرهنگ سنتی زنان ایرانی تا به اصطلاح کارد به استخوانشان نرسد لب به اعتراض باز نمی کردند و نظام فکری مردسالار اشکالی از خشونت مردان در خانواده حتی طبیعی محسوب می شد. به زنان می قبولاند که زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هرچه که بر سرش آید باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید.

فرهنگ سنتی مردسالار
 طبق نظام فکری مردسالار، برخی از اشکال خشونت مردان در خانواده حتی طبیعی محسوب می شود. به زنان می قبولاند که زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هرچه که بر سرش آید باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید.
 

قدرت فزون تر مردان نه تنها به امکانات اجتماعی آنها مربوط می شود بلکه به غیر عادلانه بودن قوانین جنسیتی نیز وابسته است! حقوقی مانند حق حضانت، کار، طلاق و ... قدرت های یکجانبه ای هستند که سبب می شوند زنان توانایی های لازم برای حفظ سلامت خود را از دست بدهند. درنتیجه، تا زمانی که ساختار جامعه بر نابرابری طبقاتی و جنسی استوار است راهنمایی های بهداشتی برای پیشگیری از خشونت خانوادگی کاربرد چندانی نخواهد داشت.

اما امروزه زنان ایرانی کمتر نقش قربانی خاموش خشونت را ایفا می کنند.

در بسیاری از کشور ها مراکزی به نام خانه های امن وجود دارد که زن خشونت دیده تا زمانی که خطر تهدیدش می کند به آنها پناهنده می شود، ولی در ایران خانه امنی وجود ندارد که بتوان به آن پناه برد. تاثیری که خشونت بر روی زن می گذارد بیش از آنکه جسم را بخراشد روح را جریحه دار می کند و به او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل می دهد .

راز آفرینش زن

 

 

 

 

خداوند موجودی قوی خلق کرد و نامش را مرد گذاشت ! از او پرسید : آیا راضی هستی ؟ مرد

جواب داد : هرگز .. خداوند پرسید : چه می خواهی ؟ گفت : آیینه ای می خواهم که در آن بزرگی

خود را ببینم . صندوقچه ای می خواهم که در آن جواهرات خود را پنهان کنم . بالشی می خواهم

که به هنگام خستگی بر آن تکیه زنم . نقابی می خواهم که به هنگام ضرورت در پشت آن پنهان

شوم . بازیچه ای می خواهم که با آن شاد باشم . مجسمه ای می خواهم که زیباییش چشم را

 نوازش دهد . اندیشه ای می خواهم که در آن غوطه ور گردم . و مشعلی می خواهم که با آن

 راهنمایی شوم .. پس خداوند زن را آفرید...

 

با تمام این تفاصیر وجهه و شخصیت زنان ما مقام بالا تری را در جامعه کسب نمایند. 

خلقت زن...

از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.

فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : « چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟ »

خداوند پاسخ داد : « دستور کار او را دیده ای ؟ »

او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد.

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.

باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.

باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.

فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.

گفت : « شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟ »

خداوند پاسخ داد : « فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشته باشند.

تازه به این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها. »

خداوند سری تکان داد و فرمود : بله.

یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید،

از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.

یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!

و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،

بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.

« این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید » .

خداوند فرمود : نمی شود !!

چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.

از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند

و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.

« اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی » .

« بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد . »

فرشته پرسید : « فکر هم می تواند بکند ؟ »

خداوند پاسخ داد : « نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد . »

آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.

« ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده اید. »

خداوند مخالفت کرد : « آن که نشتی نیست، اشک است. »

فرشته پرسید : « اشک دیگر چیست ؟ »

خداوند گفت : « اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش. »

فرشته متاثر شد.

شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها واقعا" حیرت انگیزند.

زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کند.

همواره بچه ها را به دندان می کشند.سختی ها را بهتر تحمل می کنند.بار زندگی را به دوش می کشند،ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.

وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.

وقتی خوشحالند گریه می کنند.و وقتی عصبانی اند می خندند.برای آنچه باور دارند می جنگند.

در مقابل بی عدالتی می ایستند.

وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، « نه » نمی پذیرند.

بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.

برای همراهی یک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند.

بدون قید و شرط دوست می دارند.

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و و قتی دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند.در مرگ یک دوست، دل شان می شکند.در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند، با این حال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند و برای شما ایمیل می فرستند که نشان تان بدهند چه قدر برای شان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخ در می آورد

نظر شما چیه؟

شلاق و زنان

نیچه از بزرگترین فلاسفه تاریخ است، به همین علت یا حرفهایش قابل درک نیست یا باعث تعجب است. از جمله مشهورترین عبارات وی این است: «به سراغ زنان می روی شلاق را فراموش مکن».

این عبارت از همان آغاز با موافقت پرشور مردان روبرو شد، چنان که آن را مستدل کردند و گفتند: به سراغ زنان می روی شلاق را فراموش مکن. آنها لنگه کفش دارند.

کلام نیچه به حدی مقبول افتاد که یک بار وقتی آلفرد سر قرارش با مادم رزا نرفت و مادام رزا او را مؤاخذه کرد. آلفرد گفت: مادام! چرا بی خودی ناراحت می شوی، شلاق نداشتم.

در همان اوقات در تعریف زن خوب می گفتند: زن خوب زنی است که خودش شلاق داشته باشد!

و در مورد مردهایی که سر و گوش شان می جنبید می گفتند: همه پولش صرف خرید شلاق می شود.

با تمام نفوذی که اندیشه نیچه در بین مردم داشت، چون خودش به آنها عمل نمی کرد باعث دردسرش شد. یک بار برای دیدن معشوقه اش «لو سالومه» خیلی سرحال به در منزل دخترک رفت، اما دخترک به محضی که در را باز کرد و نیچه را بدون شلاق دید، با ناراحتی در را بست و بعد از آن به عشق نیچه پشت کرد و با فرد دیگری که برایش چند تا چند تا شلاق می برد ازدواج کرد. اساساً در آن زمان بیشتر شلاق فروشی ها متعلق به نجیبه ها و خانمها بود، از بس که مردها برایشان شلاق می بردند. بیشتر این مغازه ها هم در کنار پارکها یعنی محل ملاقات زنان و مردان با یکدیگر بود. از پارکها هم همیشه صدای شلاق خوردن و جیغ و داد می آمد.

مردم آن زمان آلمان بقدری خود را موظف به رعایت افکار نیچه می دانستند که آرام آرام این فرهنگ جا افتاد که وقتی می خواستند به زنی ابراز علاقه کنند برایش شلاق می فرستادند و حتی هر دوباری هم که به ملاقات یک دو جنسه می رفتند یک شلاق می بردند، ولی در هر دو صورت افکار نیچه باعث ناهنجاریهایی هم شد، چنانکه مردها دسته دسته تغییر جنسیت می دادند و در توجیه کارشان می گفتند که پول ندارند که هر باری به سراغ زنی می روند شلاق ببرند. گاهی هم بدفهمی هایی در درک نظریات نیچه رخ می داد. چنانکه وقتی مادام کاترین به دیدن مادام امیلی رفت با خود شلاق برد. وقتی از علت این کار پرسیدند گفت: نیچه گفته هرگاه به سراغ زنی می روی شلاق را فراموش مکن.

همه گستری افکار نیچه بقدری بود که روستاها را هم فرا گرفت، ولی چون روستائیان استطاعت مالی زیادی نداشتند، بجای اینکه شلاق ببرند، ترکه می بردند و بدین ترتیب درختهای روستاهای سرسبز آلمان به کلی لخت و عور شدند و اولین نطفه «جنبش سبزها» که در پاسداری از طبیعت است از همین جا و در مخالف با افکارِ نیچه شکل گرفت.

بعدها مردم شناسی در توجبه علاقه زنانِ آن روزگار آلمان به شلاق گفت: چنانکه زنان امروزی به عطر علاقه دارند، در آن زمان به شلاق علاقه داشتند. قضیه به همین سادگی است. فایده شلاق از عطر کمتر نیست!

یکی دیگر گفت: اینها همه حرف است. مردهای آن موقع مرد بودند، مرد.

دیگری که آقای متشخصی بود با اشاره به سبیلهای پرپشت نیچه گفت: مگر کسی زن را می زند. نیچه از مردی فقط یک سبیل کلفت داشت.

بعضی ها هم که بیشتر مبادی اخلاق هستند، اصلاً کاری به این ندارندکه برای زنان شلاق برده می شود یا نمی شود. آنها نگرانی های خود را با این عبارت بیان می کنند: به سراغ زنان می روی شلاق بردی بردی، نبردی نبردی. فقط محرم باشند.

ظاهر و باطن زندگی

زندگی زناشویی ، مانند تئاتر است. مردم صحنه آراسته و زیبای آن را می بینند در حالی که زن و شوهر با پشت صحنه درهم ریخته و پر ماجرای آن سروکار دارند.

فرانسیس بیکن ، که این دیدگاه را ابراز داشته ، بلافاصله هم افزوده است :

صحنه حتما باید آراسته باشد چون در معرض دید دیگران است. اما اگر زن و شوهر اندکی تدبیر و حوصله داشته باشند ، می توانند پشت صحنه را هم طوری مرتب نگه دارند که همه چیز سر جای خودش باشد و در واقع کاری کنند که ظاهر و باطن زندگیشان مثل هم باشد

یه نوشته جالب

خانمها و آقایان چگونه باید به قلب همسرشان راه یابند؟

 خانمها :

رازهای او را هیچ گاه به کسی نگویید ، آن رازها تنها برای گوشهای شما هستند.

 زوج های ازدواج کرده ای که به یکدیگر عشق می ورزند، هزاران پیام به یکدیگر می دهند، بدون اینکه حرف بزنند، گاهی سکوت بیانگر خیلی حرفهاست.

گاهی به او بگویید که عاشقش هستید و بدون او کامل نبودید.

وقتی که راجع به دوستان قدیمی اش صحبت می کند، با دقت گوش دهید، آن دوستان برای او خیلی عزیز هستند و او با شما بخشی از گذشته اش را که برای او مثل گنج است، قسمت می کند.

به او کمک کنید آن چه را که مورد علاقه شماست بیاموزد.

وقتی راجع به او صحبت می کنید، وی را بالا ببرید (به او شخصیت دهید) و هرگز او را کوچک نکنید.

برای او چتری بخرید و آن را در جایی بگذارید که او بتواند آن را پیدا کند.

اگر با بچه ها مشغول بازی کردن است ، تو هم به آن ها ملحق شو و به او اجازه بده که با آنها، بازیهای پر صدا بکند، اگر این کار او را شاد می کند، حرفی نیست.

تنها بیان کردن مسئله ای درست در مکانی درست هنر نیست، بلکه خودداری از بیان مطالب مسئله ساز در موقعیت های نادرست هنر است.

آقایان :

شما باید برای همسرتان آن طور آماده شوید که دوست دارید او برای شما آماده شود.

 بعضی از زنان تصور می کنند که مردان آن ها را برای کامجویی می خواهند، این تصورات را در هم شکنید.

 بیشتر زنان به خاطر احساس رضایت می خواهند کار کنند، زیرا بیکاری، بطالت و افسردگی می آورد.

در فرآیند توسعه سنت فنا می شود، عصر فن آوری نیاز به کار کردن زنان دارد.

کمتر زنی که نیازهای عاطفی و مالی او بر آورده می شود، نیاز به کار کردن در خود می بیند.

تفکر شوهر خدای دوم در عصر توسعه و فرهنگ، جواب نمی دهد. دوباره سنجی بعضی از باورها لازم است.

مشکلات شغلی خود را با همسرتان در میان بگذارید اگر نتوانست راهنماییتان کند، حداقل شرایط شما را درک می کند.

اگر کار می کند سعی نکنید از میزان درآمدش  مطلع شوید، اجازه بدهید کم کم خودش راه شریک شدن در مخارج زندگی را می آموزد.

گاهی اجازه بدهید کنترل تلویزیون را او در دست بگیرد، در این صورت احساسش به شما بهتر می شود.

 

برگزیده از مجله فضیلت خانواده

کتاب های تسخیر قلب 1 و 2

نویسنده : رابرت اکرمن

راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان ( ۲ )

راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان ( ۲ )
اصول:
1-اصل کنش جمعی :
تکیه کردن بر نظام کیفری ، از قدرت زنان برای سازماندهی جمعی با هدف متوقف کردن خشونت کاسته است، و این قدرت درون دولت محصور شده است. این باعث شده است زنی که به دنبال رسیدگی در نظام عدالت کیفری است ، احساس بی قدرتی و تنهایی کند و همچنین این نگاه دیدگاهی فرد گرایانه را در برابر پایان دادن به خشونت گسترش داده است.به طوری که مردم فکر می کنند تنها راهی که می توانند در برابر خشونت انجام دهند تماس گرفتن با پلیس است.
این اعتقاد ، مرکز توجه ما را از یافتن شیوه هایی که اجتماعات میتوانند به طور جمعی به خشونت واکنش نشان دهند منحرف کرده است.
بنابراین راهکارهای پاسخگویی جمعی نیازمند « کنش جمعی » است.
اگر ما سؤال کنیم « من چه می توانم بکنم؟ » تنها پاسخ تماس گرفتن با پلیس است.
اما اگر سؤال کنیم « ما چه می توانیم بکنیم؟ » از تعدد راهکارهایی که میتوانیم بیندیشیم متعجب می شویم

راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان ( ۱ )

راهکارهایی برای کاهش خشونت علیه زنان ( ۱ )
آنچه که در این سری از نوشته ها می آید بخشی از استراتژی ها و راهکارهایی است که گروهی از زنان رنگین پوست در جامعه آمریکا برای مقابله با خشونت های جنسیتی تدارک دیدهاند.
توجه به این راهکارها می تواند ما را در شناخت مسأله خشونت جنسیتی و اندیشیدن به راههایی برای مقابله با این خشونت که در زندگی هر روزه ، ما زنان را تهدید می کند یاری کند.همانطور که نویسندگان این راهکارها تأکید کرده اند ممکن است راهکاری که در یک اجتماع مؤثر واقع میشود در اجتماعی دیگر مؤثر نباشد. بنابراین تجویز راهکار بدون توجه به زمینه های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی یک اجتماع نادرست است. اما توجه به تجربه کسانی که برای مبارزه با خشونت جنسیتی بسیج گردیده اند به ما می آموزد که چگونه با استفاده از توان جمعی و خلاقیت ها و امکاناتمان به مقابله با این خشونت برویم.توجه به تجربیات زنان رنگی به ما نشان میدهد که در مقابل نظام عدالت کیفری ، پلیسی و ...
زنان ما در این سوی دنیا با زنان رنگی آمریکا مشابهت هایی دارند آنان گرفتار تبعیض های نژادی – قومی هستند و ما گرفتار نگاه بغایت جنسگرایی مردان.


برانگیختن زنان رنگین پوست علیه خشونت
پاسخگویی جمعی
اصول / نگرانیها / راهکارها / نمونه ها

نکته : این نظرات از جوامع گوناگونی که با سازمانها و کارگاههای عملگرای (Incite ) مرتبط بودند به دست آمده است.
Incite راهکارهای خاصی را تجویز نمیکند.زیرا آنچه در یک اجتماع مؤثر واقع میشود ممکن است در اجتماعی دیگر مؤثر نباشد و برخی از این راهکارها ممکن است برای بعضی جوامع مؤثر نباشد.
هدف این متن فراهم کردن عقاید و نظرات و ایجاد جرقه هایی برای یافتن راهکارهای بیشتری است که ممکن است به پیشبرد پاسخگویی جمعی در مورد خشونت علیه زنان رنگین پوست کمک کند.

خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان

خشونت خانگی به اشکال مختلف میتواند بروز کند:

1. خشونت جسمی نظیر کتک زدن، مشت زدن، لگد زدن، سیلی زدن...

2. خشونت روحی مانند تحقیر، سرزنش مداوم، سرکوفت زدن، مسخره کردن... این نوع خشونت گاه مخربتر از خشونت بدنی است. چرا که به ناامیدی، عدم اعتماد به نفس و افسردگی شدید میانجامد و شرایط به گونهای میشود که زن خود را قادر به انجام هیچ کاری نمیبیند.

3 خشونت مالی نظیر قرار دادن زن در مضیقه مالی و از این طریق کنترل کردن او.

4. انزوا: قطع کردن ارتباط زن با شبکه دوستان و خویشاوندانش.

5. خشونت جنسی: تحمیل رابطه جنسی به طرف مقابل که راضی به این کار نیست، درخواست اعمال جنسی که زن مایل به انجام آنها نیست. رفتارهای تحقیرآمیز.

6. فشار و اجبار: احساس گناه دادن به قربانی، تحت فشار گذاشتن قربانی برای تصمیم گیری، ترشرویی کردن، عوض کردن نظر بچه ها و دیگر افراد فامیل، اصرار همیشگی به حق به جانب بودن، ساختن قوانین غیر عملی و تنبیه قربانی برای شکستن آنها.

7. بی توجهی و بدرفتاری، بی اعتنایی

جمعیت ایرانمهر

جمعیت ایرانمهر

جمعیت ایرانمهر یک سازمان غیر دولتی ( N.G.O ) ویژه جوانان 14 تا 29 سال است که از سال 1378 با هدف توسعه مشارکت جوانان در عرصه های اجتماعی به فعالیت می پردازد .
جمعیت ایرانمهر غیردولتی , غیر سیاسی و غیر انتفایی است و بودجه آن از طریق اعضا , انجام پروژه های درآمد زا و جذب کمکهای مالی غیر مستمر تامین می شود .
این جمعیت فعالیتهایی چون برگزاری نمایشگاه , انتشار نشریه , همایشهای آموزشی , جلسات هم اندیشی جوانان , پروژه های تحقیقاتی ,برگزاری تور تفریحی _ آموزشی و ... را در برنامه های خود داشته و دارد .
جمعیت ایرانمهر همکاری خود را با (( مرکز فرهنگی زنان )) در قالب (( کمپین رفع خشونت علیه زنان تا 8 مارس )) از مهر ماه سال جاری آغاز کرده و مسوولیت کمیته پنجم این کمپین یعنی کمیته تهیه و پخش جزوات آموزشی برای دختران و پسران را بر عهده دارد . همچنین راه اندازی وبلاگ 8 مارس نیز بخشی از برنامه های این جمعیت در راستای فعالیت های کمیته مذکور است .
جمعیت ایرانمهر از تمامی دوستانی که مایل به همکاری با این جمعیت هستند , دعوت می کند تا با پیوستن به اعضای این کمیته در راه اطلاع رسانی و آگاهی دهی به جوانان , علیه خشونت گام بلندی بردارند .
این جمعیت دست همکاری تمام کسانی را که به (( ایران )) (( مهر )) می ورزند , به گرمی می فشارد .
همچنین وب سایت جمعیت ایرانمهر به زودی با آدرس www.iranmehr-ngo.com در دسترس خواهد بود .