آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

یادم که میآد ...
اشکام در میاد..
میدونی چرا؟؟؟؟؟
آخه چه رویاهایی با یادش ساخته بودم..
ولی..














گویند خدا همیشه با ماست           ای غم نکند توهم خدایی

بی خیال بابا هنوز خدا هست .زندگی هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد