آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

چون دوستت می دارم
حتی آفتاب هم که بر پوستت بگذرد
من می سوزم
پاییز از حوالی حوصله‌ات که بگذرد
من زرد می شوم
روسری زردت که از کوچه عبور می‌کند
عاشق می شوم
و تا کفش های رفتنت ‌جفت می شوند
غریب می‌مانم
و تنها وقتی گریه ای گمان نمی برم در تو
من سبز می‌مانم



که نیلوفرانه دوستت می دارم
نه ماننده‌ی مردمانی که دوست داشتن را
به عادتی که ارث برده‌اند
با طعم غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه دوستت می دارم
نظرات 2 + ارسال نظر
رامتین چهارشنبه 23 شهریور 1384 ساعت 09:41 ب.ظ

salam omidvaram hamishe mesle man ashegh bemooni
make sookhtiim oo sakhtiim
are midooni in rozha haloo hoosele biroon raftanam namoonde
az droon misoozam oo ammmmmmmmmmmmmm
mamnoom ke ba baram neveshtii kolii haliidam vali baz amaaaaaaaa

شهرام پنج‌شنبه 24 شهریور 1384 ساعت 01:10 ب.ظ http://ilush.mihanblog.com

سلام
اقا احسان وبلاگتون خیلی قشنگ
من همیشه نگاش می کنم
واقان عالیه
موفق با شید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد