آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

غزل مرگ


انالله واناالیه راجعون


دل نیست چو کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم...... .....پریدیم



دعای آمرزیده شدن....

.خوبی که ندیدین از ما .
بدی های ما رو به بزرگی خودتون ببخشید


نظرات 3 + ارسال نظر
۱۲۳ دوشنبه 11 مهر 1384 ساعت 05:19 ب.ظ http://123

رفتنی شدی
دلم براتون تنگ میشه

سفرکرده چهارشنبه 13 مهر 1384 ساعت 07:53 ق.ظ http://www.safarkarde.blogsky.com

سلام
کجا با صفا ؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایت ؟
آخ که دل منم تنگه ....
یا علی

انشرلی چهارشنبه 13 مهر 1384 ساعت 03:34 ب.ظ

این یعنی چی؟
میشه اینقدر ساز غم ننوازی
دل ما بی هیچ غمی مینوازد
پس شما رهایش کن
کس که فکر میکند شما فوق العاده اید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد