گره افتاده در کارم.به کار خود گرفتارم. بجز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم. رفیقان یک به یک رفتند مرا با خود رها کردند. همه خود درد من بودند گمان کردم که همدردند
در این تنهایی شب ها چه ها را بر سرم آمده... ....بماند ...نمی گویم
حکایت همه رفتند و من تنهای تنهاست .... دوستی ها قدری پوچ شده .... دیگر قلبی برای تپیدن و برای من نیست اینجا گاهی احساس هم بازیچه و قربانی است .... یا علی
حکایت همه رفتند و من تنهای تنهاست ....
دوستی ها قدری پوچ شده ....
دیگر قلبی برای تپیدن و برای من نیست
اینجا گاهی احساس هم بازیچه و قربانی است ....
یا علی
سلام چت شده؟ چه خبر از ... ؟ بهت گفته نه؟؟؟حالت زیاد خوب نیست پسر!
سلام خوبی؟؟ممنون که اومدی پیشم وبلاگت خیلی قشنگه امیدوارم همیشه موفق باشی عزیز
بابا بی خیال میگذره