آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

آسمان سربی رنگ..من درون نفس سرد اتاقم دلتنگ

من گرفتار سنگینی سکوتی هستم..که گویا قبل از هرفریادی لازم است

خدایا از اینکه امسال هم بهم فرصت دادی ازت ممنونم .


دیگر آسمان مال من نیست !
 با خدا صحبت کردم که آسمان را بگیرد به جای آن چیز دیگری جای آن بگذارد ...
 اما چه چیز می تواند یک عمر جای خالی آن را برایم بگیرد ...
 این را فقط خودم می دانم و او ...
 خدایا هزاران هزار مرتبه شکر ...
 آرزومند آرزوهای تمامی دوستان هستم اما دیگر آسمان مال من نیست
نظرات 1 + ارسال نظر
سمانه چهارشنبه 20 مهر 1384 ساعت 06:16 ب.ظ

سلام
وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند
وقتی خواستم براستی سخن بگویم گفتند دروغ است
وقتی گریستم گفتند کودکانه است
وقتی خندیدم گفتند دیوانه است
وقتی به عبادت روی آوردم گفتند خرافات است
وحالا که سکوت میکنم میگویند...... عاشق است!!!

امیدوارم که همیشه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد