تو که دستت به نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خسته ی ماست
دل دریا رو نوشتی،
همه دنیا رو نوشتی ،
دل ما رو بنویس
بنویس هر چه که ما رو به سر اومد
بد قصه ها گذشت و بدتر اومد
بگو از ما که به زندگی دچاریم
لحظه ها رو می کشیم نمی شماریم
بنویس از ما که در حال فراریم
توی این پاییز بد فکر بهاریم
دل دریا رو نوشتی ،
همه دنیا رو نوشتی ،
دل ما رو بنویس
دست من خسته شد از بس که نوشتم
پای من آبله زد بس که دویدم
تو اگر رسیده ای ما رو خبر کن
چرا اونجا که تویی من نرسیدم
تو که از شکنجه زار شب گذشتی
از غبار بی سوار شب گذشتی
تو که عشق و با نگاه تازه دیدی
بادبان به سینه ی دریا کشیدی
دل دریا رو نوشتی ،
همه دنیا رو نوشتی ،
دل ما رو بنویس
بنویس از ما که عشقو نشناختیم
حرف خالی زدیم و قافیه باختیم
بگو از ما که تو خونمون غریبیم
لحظه لحظه در فرار و در فریبیم
بگو از ما که به زندگی دچاریم
لحظه ها رو می کشیم نمی شماریم...
walk with me in love
عاشقانه همراه من گام بردار
Talk to me
about what you cannot say to others
به من از آن بگو
که توان گفتنتش را به دیگری نداری
Laugh with me
even when you feel silly
بامن بخند
حتی آنگاه که احساس حماقت میکنی
Cry with me
when you are most upset
بامن گریه کن
آنگاه که در اوج پریشانی هستی
Share with me
all the beautiful things in life
تمام زیباییهای زندگی را بامن شریک باش
Fight with me
against all the ugly things in life
در کنار من
با تمام زشتی های زندگی ستیز کن
Create with me
dreams to follow
با من
رویاهایی را بیافرین تا به دنبال آنها برویم
Have fun with me
in whatever we do
در شادی هرچه میکنم شریک باش
Work with me towards common goals
برای رسیدن به آرزوهامان
یاری ام کن
Dance with me
to the rhythm of our love
با آهنگ عشقمان با من برقص
Walk with me throughout life
بیا درسراسر زندگی در کنار هم گام برداریم
Let us hug each other
at every step in our journey
forever
in love
بیا تا ابد در هرقدم از این سفر یکدیگر را عاشقانه در آغوش گیریم
من از مردم همین شهرم. همهء آدمای این شهرم دوست دارم . چون تقریبا هیچ کدومشونو نمیشناسم .
از آدم های بزرگ مجسمه ساختیم و دورش نرده کشیدیم ، اگر کسی حرفهای مجسمه هارو باور
کنه، باید بین خودشو مردم نرده بکشه !
من این حرف هارو باور کردم ، اصلا باور کردنی هست ؟
توانا بود هر که دانا بود . واقعا ؟؟
من با همه غریبم ، با مجسمه ء آدمها - با آدمهای مجسمه .
آدم ها از دور دوست داشتنی ترن
شایدم خیالاتیمو میترسم با پیدا کردن دوست مجبور بشم از خیالبافی دست بردارم
اما اگر دو نفر به قیمت دوستی مجبور بشن تا اخر عمر بهم دیگه دروغ بگن بهتره که در تنهایی بشینن و به چیز هایی فکر کنن که دوست دارن .
روز ها فکر کردن فایده نداره. صدا و نور و شلوغی مزاحم خیالبافی آدمه .
باید صبر کرد تا شب بشه .
شبها ی روشن
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه اول
که اول ظلم می دیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی
بروی یکدیگر ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که در همسایه صدها گرسنه , چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم
نخستین نعره مستانه را خاموش و آن دَم
بر لب پیمانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که می دیدم یکی عریان و لرزان , دیگری پوشیده از صد جامه رنگین ,
زمین و آسمان را
واژگون ، مستانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو
آواره و دیوانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان
سراپای وجود بی وفا معشوق را
پروانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم ؟
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و , تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد !
و گرنه من بجای او چو بودم
یکنفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه میکردم
عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !
بچه که بودم
مدام دستم را از دستان نگرانی که مراقبم بود رها می کردم
و آرزویم بود که یکبار هم که شده تنها از خیابان زندگی رد شوم .
حالا که دیگر نمی شود بچه بود و فقط می شود عاشق بود از سر بچگی ،
هر چه وسط خیابان زندگی سر به هوا می دوم ،
هیچ کس حاضر نمی شود دستم را بگیرد و
برای لحظه ای حتی مراقبم باشد .
بلاتکلیفم!
مثل کتاب فراموش شده یی
رو نیمکت یه پارک سوت کور
که باد دیوونه
نخونده ورقش می زنه
حالا هدف از زندگی چیه؟
اما صدایی هست که مرا از بچگی جدا میکند.
هدف ما فراتر از اینهاست....
کی رفته ای زدل که تمنا کنم تورا
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تورا
غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور
پنهان نگشته ای که هویدا کنم تورا
تقدیم به آنشرلی:
https://www.sharemation.com/vaheed/annereyhaneh1.swf?uniq=tyroby
یه کمی دیر باز میشه ولی به دیدنش می ارزه